کیسینجر چگونه مخفیانه برای مذاکرات به چین رفت؟/ از عاریهکردن هواپیمای رئیسجمهور پاکستان تا استفاده از بدل
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۵۶۵۸۱
کتاب «کیسینجر مذاکرهگر؛ درسهایی از معاملهگری در سطوح بالا» مشتمل بر فلسفه و روشهای مذاکراتی هنری کیسینجر، همراه با تحلیل و بررسی پیروزیها و شکستهای او با ترجمه محمدرضا نوروزپور، توسط نشر ثالث منتشرشده است.
مذاکرات پنهانی آمریکا و چین در اوایل دهه هفتاد یکی از جذابترین بخشهای کتاب «کیسینجر مذاکرهگر» است؛ یکی از پیچیدهترین و سختترین مذاکرات در تاریخ دیپلماسی جهان مذاکرات پنهانی آمریکا و چین در اوایل دهه 70 میلادی بود که سرانجام پس ازنزدیک به ده سال به ثمر نشست و منجر به عادیسازی روابط میان دو دشمن دیرینه و شگفتی جهانیان ازجمله اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلایل کیسینجر مذاکرات را طوری طراحی میکند که بخش عمدهای از آن در نهایت مخفیکاری و بهدوراز چشم رقبا، و حتی سایر مسئولان عالیرتبه دولتی از هر دو طرف انجام شود. در بخشی از کتاب «کیسینجر مذاکرهگر» دراینباره میخوانیم: نیکسون و کیسینجر تااندازهای متوجه شدند که مائو بهطور همزمان در حال تلاش برای نشان دادن تمایل خود به مذاکره با آمریکا بهمنظور آبکردن یخ روابط میان دو کشور است. پیشازاین، ارتباطات دو کشور اغلب شامل لفاظیهای توهینآمیزی علیه یکدیگر بود («سگهای سرسپرده»، «امپریالیستها»، «پادوها»، «متعصبان ایدئولوژیک» و غیره).
مائو با ارزیابی سردی که شرایط ژئوپلیتیکی داشت، از جنگ با شوروی میترسید. او به ایالاتمتحده بهعنوان یک متحد بالقوه در یک مثلثی ائتلافی نگاه میکرد. مانند همتایان آمریکایی خود، مائو معتقد بود که یک توافق عمومی و اساسی، فشارهای قابلتوجهی را که علیه رژیم او، بهویژه از جانب شوروی وارد میشود، خنثی خواهد کرد. دو ملت سالها محتاطانه و تا حدودی کورکورانه به یکدیگر نگریسته بودند. آنها آنقدر از یکدیگر منزوی بودند که در تلاشهای اولیه مختلف مقامات ایالاتمتحده برای ترتیب دادن یک ارتباط در سطح بالا، نتایج تقریباً خندهدار بهدستآمده بود. بهعنوانمثال، تلاش یک دیپلمات آمریکایی برای ارتباطگیری در یک نمایشگاه مد در ورشو باعث شد همتای چینی وحشتزده او پا به فرار بگذارد. در حالیکه دیپلمات چینی از ترس در حال فرار بود، والتر استوسل همتای آمریکایی او در تعقیب دیپلمات چینی فریاد زد که به نمایندگی از رئیسجمهور آمریکا، به دنبال ایجاد کانالی برای گفتگوهای سطح بالا است.
کیسینجر متوجه شد که برای انتقال پیام واضحتر به رهبری چین به تعداد محدودی از طرفهای مطمئن و امین نیاز است. او رومانی، یک کشور کمونیست و پاکستان را بهعنوان مجاری بالقوه برای ارسال پیام به چین شناسایی کرد. هیچیک از این کشورها با ایالاتمتحده همسو نبودند، اما هر دو با چین تماس داشتند و متحدان بیقیدوشرط شوروی هم نبودند. در یک سری مبادلات اولیه، ایالاتمتحده از طریق رومانی و پاکستان با مقامات چینی ارتباط برقرار کرد و جمهوری خلق چین از طریق نروژ و افغانستان پاسخ داد. در عرض چند ماه، پیامی از طرف نخستوزیر چوئن لای رسید که از ایالاتمتحده دعوت میکرد تا نمایندهای به پکن بفرستد. پیام بعدی دعوتنامهای برای نیکسون بود. چوئن میخواست در مورد تایوان صحبت کند، اما نیکسون و کیسینجر پیامهای بیشتری از نامه او استنباط میکردند. آنها پاسخ دادند و میخواستند چوئن را امتحان کنند که آیا او پذیرای یک دستور کار گستردهتر هست یا خیر؛ و البته علائم مثبتی دریافت کردند. کیسینجر با پیشبینی مخالفتهای ایدئولوژیک از سوی ویلیام راجرز، وزیر امور خارجه و طیفی از مخالفان احتمالی داخلی، بر پنهانکاری مطلق اصرار داشت. (کیسینجر در این مقطع مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون بوده است) در اوایل ژوئیه، کیسینجر با تعدادی دستیار و مأموران سرویس مخفی سوار یک هواپیما و عازم یک «مأموریت معمولی دیپلماتیک» شد که در پاکستان به پایان میرسید. با هر توقف، مطبوعات بهتدریج علاقه خود را از دست میدادند، تا اینکه اطرافیان کیسینجر، تنها معدودی از آنها که چیزی بیش از بخشی ازآنچه در جریان بود را میدانستند، توانستند مخفیانه سوار هواپیمای رئیسجمهور پاکستان شده و همراه با کیسینجر در 9 جولای وارد چین شوند.
بدین ترتیب هنری کیسینجر در 9 جولای 1971، از هواپیمای عاریهایاش از رئیسجمهور پاکستان (ذوالفقار علی بوتو) پیاده شد و پای بر زمین آسفالت پکن گذاشت. کیسینجر برای مخفی نگهداشتن سفر خود از خبرنگاران در پاکستان، یک بدل استخدام کرده بود و خودش بالباس مبدل، شامل یک کلاهسیاه، عینک آفتابی و یک کت بارانی تیره، پنهانی عازم چین شده بود. او بهعنوان اولین مقام ارشد آمریکایی که طی دو دهه با دولت چین مذاکره میکرد، به گرمی و با مهماننوازی گرم از وی استقبال شد و به مهمانخانه دولتی منتقل شد تا در آنجا منتظر ورود نخستوزیر چوئن لای بماند.
بنابراین گزارش، سبنیوس، نیکلاس برنز و رابرت منوکین اساتید دانشگاه هاروارد، بهعنوان نویسندگان کتاب «کیسینجر مذاکرهگر؛ درسهایی از معاملهگری در سطوح بالا» کوشیدهاند با تشریح برخی از مذاکرات بسیار معروف هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت ایالاتمتحده آمریکا، ضمن روایتگری، تحلیلی دانشگاهی، بیطرفانه و عملی از چگونگی کامیابی و موفقیت او در برخی مذاکرات و ناکامی و شکست او در برخی دیگر، ارائه کنند و از خلال آن بینشها و درسهایی را برای دانشجویان و علاقهمندان حوزه مذاکره ارائه نمایند. نقشآفرینی تاریخی کیسینجر در عادیسازی روابط ایالاتمتحده و چین ازجمله داستانِ سفر مخفیانه او به چین در پوشش یک روزنامهنگار و ملاقات و مذاکرات مخفیانهاش با مائو تسه تونگ و چوئن لای؛ نقشآفرینی تاریخی او در به رسمیت شناختن حکومت اکثریت سیاهپوست در کشور رودزیا که بعدا به زیمبابوه تغییر نام یافت و منجر به روی کار آمدن رابرت موگابه شد؛ مذاکرات او با اعراب و اسرائیل که به توافقهای میان مصر و اسرائیل و .. منتج شد و ناکامیهای مذاکراتی او در خلال جنگ بدنام و رسوای ویتنام بخشهایی از این کتاب را تشکیل میدهد.
هنری کیسینجر خود در مقدمهای که بر این کتاب نگاشته آورده است : « این کتاب در نوع خود، منحصربهفرد است. این اولین کتابی است که عمیقاً در فلسفه و روش مذاکره من کاوش میکند. نویسندگان این کتاب تحلیلی عالی و عملی از چگونگی ایجاد توافقهای ارزشمند در موقعیتهای پیچیده ارائه کردهاند. اهمیت این کتاب فقط در بیان داستانهای مذاکرات من، هرچند رنگارنگ یا ازنظر تاریخی جذاب، نیست. در عوض، خوانندگان ارزش واقعی آن را در دستیابی به چکیده اصول و شیوههای ارزشمندی خواهند یافت که عمدتاً چه در زمان تصدی من در وزارت امور خارجه و چه پسازآن و حتی گاهی برای خود من هم مخفی و مغفول بوده است. هر مقام ارشد سیاست خارجی، مدیرعامل، دیپلمات و معاملهگری که با چالشهای پیچیده مذاکره مواجه است، از خواندن این کتاب سود خواهد بود.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1791164منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: هنری کیسینجر هنری کیسینجر ایالات متحده رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۵۶۵۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهروها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.
به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار میدهد. مردم نیز وسوسه میشوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک میکند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی میکند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را میداند.
زمان داوری میکند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق میدهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانهای که به دریا میریزند به سمت فراموشی میشتابند وجود ندارد.
تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری میکند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.
تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزارهای حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمیکند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت میشود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سالهایی که پیروزیهای نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشورهای اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش میکرد را فراموش نمیکند.
تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمیکند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زمامدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.
تاریخ "ژو انلای" از مهمترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاستهای میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.
بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی میکند. دادگاههای امریکا با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر میکند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهمتر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.
چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلیدهای کارخانه جهانی را در دست دارد و میخواهد در رتبه بندی قدرتهای بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.
جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرزهای آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.
سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه میکند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکاییها انتقال دهد. گفتگوهای ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چارهای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.
بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجلهای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمیخواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیقتر میسازد.
در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاههای آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشکهایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمیکند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار میکند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.
بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر میکند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد، اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایدههای واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنیها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.
موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن میتواند دریچهای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی میشود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.
آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولتهای پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.
اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقشهای کشورهایی، چون ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و رفع بدبختی زندگی در چادرها را میدهد. آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم میگویم که موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.